برنامه نویسان چطور فکر میکنند و مسائل را حل میکنند

برنامه نویسی یک روش عالی برای تجزیه و تحلیل اوضاع و مشکلات هست و بهترین راه حل را با پلانهای مختلف یا یک استراتیژی محکم پیدا کرده و مشکل را حل میکند.

همه باید برنامه نویسی را یاد بگیرند چون فکر کردن را یاد میگیرید.

استیو جابز
حالا میپرسند چطور؟

دربرنامه نویسی ما نظر داشته های فعلی و نظر به داشته هاییکه قرار است داشته باشید باید اینده را پیش بینی کنیم و با اگرهای آینده بازی میکنیم یک مثال :
شما باید یک شخص را از منطقه به کمترین مدت به منطقه دیگر برسانید؟ چه میکنید؟ شاید هر کس یک فکر و ایده را پیشنهاد کند ولی یک برنامه نویس این کار را میکند.

شخص مربوطه را امتحان میکند به چه سرعت تا چه مدتی رفته میتواند و با استفاده از ابزار های داشته همه راه ها  را امتحان میکند همه جوانب را در نظر میگرید مثلا ؟
اگر شخص چند بار در روز برود ضعیف شده و سرعتش کم خواهد شد و یا مثلا اگر از این کوچه برود چون خامه هست سرعتش کم میشود کفشهایش خراب میشود و یا موترش اسیب میبنید و یا اگر فلان جاده برود احتمال ترافیک 20% بیشتر است و یا اگر از این جاده کوچک برود نمیتواند با موتر و یا وسیله نقله برود.

چرا برنامه نویسها زمان بیشتر برای فکر کردن نیاز دارن؟


با در نظر داشته همه جوانب و با تجربه عملی خود را مطئن میسازد و آن هم چندین بار امتحان تا بهترین راه را به شما نشان دهد و شما باید مطئن باشید که همه جوانب را در نظر گرفته است و بهترین راه را انتخاب کرده.
حالا در برنامه نویسی یک برنامه نویس (مخصوصا با تجربه) همه این راه ها در ذهن خود میسنجد و تمام اگرها را پاس میکند, برنامه نویسان در فکر کردن شاید از همه کند (کم سرعت) به نظر برسند ولی باید دانست که سرعت اینها از همه بالاتر است ولی برنامه نویسان خود پرفیکشنست (کمال گرا) هستند و نمیگذارند هیچ چیز فراموش شود.
با این نظر و این نوع تجزیه دقیق و سنجش کارها همیشه نتیجه بهتری را میدهد.
شما که این مطلب را میخوانید شاید برنامه نویس نباشید و فکر کنید من چون خود برنامه نویس هستم در حال از خود تعریفی هستم و شاید از من خوشتان نیایید و مرا خودخواه و خود شیفته بدانید ولی احتمال دارد این مطلب را یک برنامه نویس را شوقیتر کند و آنانیکه با ذهن نو آموز این مطلب مرا میپذرند تشویش به یاد گیری برنامه نویسی کنند. و بعد بدانند که منظور من چیست و شاید هم کسانی باشند که برنامه نویسی را اشتباه برداشت کنند و مرا درغگو بدانند و شاید هم من اشتباه میکنم و شما را گمراه میکنم و شاید هم این پست خیلی ها را مجذوب کند و رئیس جمهور آینده ما یک برنامه نویس باشد و تمام دنیا را به طرف مثبت تغییر دهد.
حال این نوع فکر کردن یک برنامه نویس است برنامه نویسان همه جوانب را در نظر میگیرند و عمل میکنند.
خلاصه این دلایل اصلی این است که برنامه نویسی بهترین طرز فکر فکر کردن است.
بازی با اگرها , منطق نه احساس, یا صد یا صفر, پلان نه استراتیژی, پیچیده ولی حلال